اما چرخ، چرخید تا آقای رئیس بر مسند ریاست نشست.آدم مؤدب و تحصیلکرده ورزش، تزهای جدید مدیریتیاش را علمی توصیف کرد و به صورت علمی از تعداد مدالهای کاروان ایران در دوحه گفت. تا اینجای کار ایرادی نبود اما وقتی به دوحه رفت، تازه متوجه شد مدیریتش یک ایراد دارد و آن ارتباطات بینالمللی است.
رئیس کمیته ملی المپیک ایران، وقتی داوران و رؤسایشان بهراحتی کشتیگیران، تکواندوکاران، ملیپوشان پرورش اندام و جودوکاران ما را سلاخی کردند، آرام نشست و ترجیح داد فقط حرص بخورد؛ درست مثل من، مثل تو و مثل تمام کسانی که چند صد کیلومتر اینطرفتر فقط از راه تلویزیون به مسابقات دسترسی داشتند. آقای رئیس سهمی از مدالهای آورده نخواهد داشت. سهمی از پیروزی در رقابتها نخواهد برد اما قطعا در شکستهای ورزشکارانی که به دلیل ناداوریها از رسیدن به مدالهای خوشرنگ باز ماندند، سهم عمدهای خواهد داشت.
دکتر رضا قراخانلو در لحظاتی که قطری ها، کرهایها و چینیها برای پیروزی در خارج از میدان تلاش میکردند، نه تزی داشت و نه حمایتی از نارضایتی و شکایتها کرد. رئیس کمیته ملی المپیک، لابد به خوبی آگاه است که در مسابقات مختلف، تیم بیرونی یک رشته، اگر بیشتر از تیم داخل زمین تاثیر نداشته باشد، قطعا کمتر از آن ندارد. رضا قراخانلو و کلا کمیته ملی المپیک چه سهمی در تقویت تیم بیرونی رشتههای ورزشی در دوحه داشت و دارد؟ کدام نتیجه به دلیل قدرت کمیته به سود ایران تغییر کرده و کدام رقابت به دلیل توان بالای تیم بیرونی کاروان ایران، به نفع ایرانیها خاتمه یافته است؟ رضا قراخانلو باید پاسخ دهد چرا وقتی حق کشتیگیر فرنگی یا تکواندوکار یا جودوکارمان را بهراحتی به حریف میدادند، هیچ عکسالعملی از خود نشان نداد؟